سفارش تبلیغ
صبا ویژن

راه را با این (ستاره ها) می توان پیدا کرد

 

بسمک

 

زمانی هر وقت اراده نوشتن میکردم قلم به کار می افتاد و تمام حرف های دلم را روی کاغذ پیاده می کرد

اما این روزها...

این روزها هر بار خواستم بنویسم نه دلم نه قلمم نه فکرم و نه زبانم هیچکدام مرا یاری نکرد.

نمی دانم چرا شاید به خاطر این بود که:

آن روزها برای خودم می نوشتم و این روزها برای دیگران

آن روزها نوشته هایم را از خلق پنهان می کردم و این روزها نمایان

آن روزها نوشته هایم خالص بود برای خودم و خدا، این روزها خلق هم به این جمع عاشقانه اضافه شده

آن روزها من و خدا باهم بودیم  و هیچ تنهایی نداشتم ، این روزها که خلق هم به این خلوت گذشته پیوسته تنها تر از همیشه ام

آن روزها هدفم راهم مقصدم یکی بود ، این روزها بین خلق و خدا مرددم

آن روزها من و خدا ما بودیم ،  این روزها من و خلق هر روز به عدم شدن نزدیک تر می شویم

راستی مگر یک قلب چقدر جا دارد که هم خدا در آن ساکن باشد و هم خرما

آن روزها گذشت. این روزها هم میگذرد و این گذشتن ها فردای ما را میسازد

((ما که آن روزهایمان آن بود این روزهایمان این شد بیچاره آن کسانی که آن روزهایشان این بود))

 

ای کاش مراقب امروزمان باشیم

 

 


نوشته شده در یکشنبه 90/6/6ساعت 2:0 صبح توسط س ع ت نظرات ( ) |


 Design By : Pichak