سفارش تبلیغ
صبا ویژن

راه را با این (ستاره ها) می توان پیدا کرد

بسمک

 

 آن شب را هیچ گاه از یاد نخواهم برد وقتی همه ی اشکهای دنیا در چشمانم خانه کرده بود. وقتی پدر و مادرم از ایستگاه تهران تماس گرفتند و از داخل قطار خط آسمان و آستان با من هم کلام شدند. نمی دانم چقدر سعی کردم تا صدای قطرات اشک را از پشت تلفن نشنوند اما یادم هست وقتی تلفن قطع شد...

عجب شبی بود آن شب.

خیلی زودتر از آنچه که فکر می کردم شاید زود تر از پلک زدن چشمهایم راهی مشهد شدم. داسـتانی داشت این سفر . شاید به کمتر از پلک زدنی هم گذشت...

اما حالا در کنار معشوقم و همجوارش شدم

نمی دانم چه کنم.

چند روز اول را گیج گیج وصل بودم خیلی عجیب نبود اما معشوق است دیگر.

وقتی نگاه اول را از پنجره اتوبوس به چشمان طلایی رنگش می اندازی و با پارچه سبز مخملی برایت دست تکان می دهد گیج و مست می شوی.

مست میشوی، و ما ادراک مستی؟

وقتی سر از پا نشناخته حریم حرم را می گذرانی و و در طلب آغوش یار حیاط های حیات آور خانه اش را بی جان طی می کنی نفست از شوق در سینه حبس می شود

و آنگاه که میرسی به خانه لیلی و مجانین را می بینی که دست هایشان را به امید لحظه ای لمس شبکه های اتاق دوست تا آسمان بالا برده اند مست می شوی.

آنجا مستی به اوج می رسد که احساس کنی معشوقت بین آنهمه عاشق یواشکی تو را نگـاه می کند.

یک آن تمام لذائذ دنیا را در جیب کوچکت می بینی آن هنگام که احساس کنی تمام مشکلاتت به همان نگاه و همان گوشه ی چشم حل شده است.

آن لحظه دنبال آزوی های بزرگت می گردی اما هیچ چیز نمی تواند تو را از او غافل کند. معشوق است دیگر...

وقتی نامه اذن و سلام و عرض ارادت را در دستانت ورق می زنی وقتی که همه ی خوبی ها را داری وقتی تکمیل تکمیل تکمیلی ناگهان چشمانت به نامه وداع می افتد.

اول شکه شدی و نمی فهمی جلوی چشمانت چیست. در همان حال کاغذ را می بینی گویا با بقیه کاغذ ها تفاوتی دارد. کاغذ خشک و پف کرده است. انگار... انگار جای فرود اشکهاست. جای فرود جان هاست و می شنوی صدای مجنون های قبل از خودت را که ناله زنان می گفتند - ولا جعله الله آخر العهد منی لزیارتکم-

به خودت می آیی همه دنیا برایت جهنم میشود  آن لحظه ای که فکر وداع با معشوق را می کنی

زندگیت سیاه میشود...

میبینی روزها گذشته و تو ماندی و قسمت های سالم کاغذ و یک دریا اشک .

نا خواسته بر زبانت جاری می شود – و لا جعله الله آخر العهد منی لزیارتکم – و اشکهایت فریاد زنان زمین و زمان و آسمان را را تا سطح نامسطح کاغذ میشکافند و تو هنوز زنده ای.

وقتی قدمهایت برای آخرین بار که آنهم نه برای رفتن در حریم دوست است بلکه به خاطر رفتن از حریم اوست را بر سنگهای صحن جامع می گذاری می فهمی که هیچ نفهمیدی...

.

.

 .

و هنوز مست مست مستی...

 


نوشته شده در سه شنبه 90/5/18ساعت 2:10 صبح توسط س ع ت نظرات ( ) |

غبار خانه بروبید عید می آید
زکوچه هاست که بوی شهید می آید
صدای دلکشی از دور محملم را برد
دوباره رایحه جبهه ها دلم را برد
...دوباره صاعقه از زیر خاک آوردند
هزار باغ گل سینه چاک آوردند
طلوع جام ببین و می الست بگیر
بیا و پیکر خورشید را به دست بگیر
کجا شهید بمیرد که ما کفن بکنیم
من و توئیم که تشییع خویشتن بکنیم
هنوز خاطره جبهه ها خیالی نیست
دوکوهه زان همه شب زنده دار خالی نیست
جبین آب از آن التهاب پر چین است
هنوز ساحل والفجر هشت غمگین است
هنوز خاک شلمچه جنون به دل دارد
ز هجر آن همه خورشید خون به دل دارد
سخن بگو طلائیه باز دلتنگم
برای سجده سرخ نماز دلتنگم
خروش سینه زنان را هویزه می شنوی
صدای قاری قرآن ز نیزه می شنوی
تبسمی به من ای فکه هر دو تنهائیم
چگونه بعد شهیدان هنوز برپائیم
پر از دعای کمیلی پر از جنون کارون
کجاست منزل لیلی جزیره مجنون
تو ای شهید که نامت خلاصه پاکی است
چقدر پیرهن خاکی تو افلاکی است
کجاست چفیه سرخت که بیقرارم کرد
به رقص آمده بر سیم خاردارم کرد
به جان مادر محزون نشسته ات سوگند
به استخوان و پلاک شکسته ات سوگند
دلم ز هجر تو ای دوست شعله ور شده بود
ز استخوان تو قلبم شکسته تر شده بود
اگرچه پیکرت از زیر خاک می آید
به پیشواز تو صد سینه چاک می آید
اگرچه غربت تو قوت در بیابان شد
تن تو در دل تابوت بوسه باران شد
مدینه تیر به تابوت مجتبی زده اند
شرر به زخم نمک خورده خدا زده اند...


نوشته شده در شنبه 89/12/21ساعت 12:11 عصر توسط س ع ت نظرات ( ) |

بسم الله الرحمن الرحیم
بیاد سردار رشید و فداکار اسلام شهید حاج همت به سلحشوران عزیز لشکر محمد رسول الله (ص) که یادگاری شکوهمند ایثارشان در جایجای جبهه ی نبرد حق با باطل مشهود است، تقدیم می گردد، به امید آنکه همواره آیت مقاومت و مظهر فداکاری و رشادت و در شمار پیشاهنگان پیروزی و سعادت باشند.
برادرتان سید علی
5/6/64

نوشته شده در پنج شنبه 89/12/19ساعت 1:11 عصر توسط س ع ت نظرات ( ) |

<      1   2   3   4   5   >>   >

 Design By : Pichak