پدر صورت پس را بوسید : "تا کی می خوای بری جبهه؟" من و تو بایستی این پرچم خودمان را در آنجا بکوبیم......... در انتهای افق هر وقت به آنجا رسیدی و پرچم خودت را کوبیدی ، بعد دیگر می توانی بروی و آرام بگییری ، ولی تا آن وقت نـــــــــه!
پسر خندید : " قول می دم این دفعه آخرم باشه "
پدر گفت : " قول دادیا"
و پسر سر قولش........جان داد
نوشته شده در یکشنبه 91/4/4ساعت
12:38 صبح توسط س ع ت نظرات ( ) |
نوشته شده در سه شنبه 91/3/2ساعت
12:49 عصر توسط س ع ت نظرات ( ) |
Design By : Pichak |