(( ساعت های آخر مقاومت بچه ها در کانال ، بی سیم چی گردان حنظله حاج همت رو خواست.حاجی آمد پای بیسیم و گوشی رو به دست گرفت.
صدای ضعیف و پر از خش خش از آن سوی خط شنیدیم که می گوید:
فلانی رفت، فلانی هم رفت.
باطری بیسیم دارد تمام می شود . عراقی ها عن قریب می آیند تا ما را خلاص کنند. من هم خداحافظی می کنم.
حاج همت که قادر به شکستن محاصره تیپ های تازه نفس دشمن نبود، همان طور که به پهنای صورت اشک می ریخت، گفت :
بی سیم را قطع نکن ... حرف بزن. هر چی دوست داری بگو اما تماس خودت رو قطع نکن.
صدای بی سیم چی را شنیدم که می گفت :
سلام ما را به امام مان برسانید. از قول ما به امام بگوییدهمان طور که فرموده بود حسین وار مقاومت کردیم ، ماندیم و تا نفر آخر جنگیدیم ))
Design By : Pichak |